دانلود رمان ببار بارون (موبایل و PDF)

تبلیغات

    کسب درآمد

نویسندگان

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

    دهکده داستانی
    سلام به وبسایت من خوش امدین امیدوارم لحظات خوشی رو سپری کنید من برای شما انواع رمان هارو در سایتم جمع آوری کردم میتونین ان ها رو کاملا رایگان دانلود کنید تنها خواهشی که دارم موقع کپی برداری از مطالب ما رو به عنوان منبع ذکر کنید و لطفا تو خبر نامه و سایت عضو شین تا از اپ هر روز ما زودتر خبر داشته باشین واگه نویسنده هستید و میخواهید داستانتون رو منتشر کنید از طریق لینک زیر به من در تلگرام پی ام بدهید و در پایان آرزوی بهترینا رو واستون دارم

امکانات جانبی

    آمار وب سایت:  

    بازدید امروز : 22
    بازدید دیروز : 11
    بازدید هفته : 33
    بازدید ماه : 138
    بازدید کل : 51266
    تعداد مطالب : 70
    تعداد نظرات : 31
    تعداد آنلاین : 1



    دهکده داستانی

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 70
    کل نظرات کل نظرات : 31
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 11

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 22
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 11
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 2
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 1
    آي پي امروز آي پي امروز : 7
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 4
    بازدید هفته بازدید هفته : 33
    بازدید ماه بازدید ماه : 138
    بازدید سال بازدید سال : 20036
    بازدید کلی بازدید کلی : 51266

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 3.149.239.100
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

چت باکس


    نام :
    وب :
    پیام :
    2+2=:
    (Refresh)

تبادل لینک

    تبادل لینک هوشمند

    برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان دهکده داستانی و آدرس dehkadedastani.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






خبرنامه

    براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

    الناز - ببخشید نرم افزار رمان ببار بارون قسمت 3 هست؟
    پاسخ:خیر - 1396/10/13
    بهار - اه اه خب قسمت سومش هم بزارید دیگه
    پاسخ: نوشته نشده من خودم به شخصه خیلی منتظرشم - 1396/10/10
    Ati - - 1396/7/15
    سوگل - سلام .این رمان کتابش منتشرشده و قسمت سومش در سایتهاقرارنمیگیره - 1396/3/25
    fatemeh - اینقده بدم میاد ی رمان مینویسن بعد نمیان ادامه بدن خب گل من ننویس خووو ننویس 3ساله منتظرم اه
    پاسخ: سلام این رمان کتابش منتشر شده واسه همین قسمت سوم رو سایت ها قرار نمیگیره - 1396/3/19
    مهراب - بزاااااااااااااااارید قسمت سوم رو دیگه اههههههه دو ساله منتظرم خوووووووو
    پاسخ: قسمت سوم نوشته نشده دوست عزیز - 1396/2/2
    hava - سلام قسمت سوم بباربارون روکی میزارید؟ ؟ - 1396/1/18
    Zahra - سلام هنوز قسمت سومش آماده نشده - 1396/1/10
    Sh - سلام با تشکر از سایت خوبتون قسمت سوم رمان کی نوشته میشه
    پاسخ: سلام . ممنون از نظرتون . زمان دقیقی هنوز مشخص نشده - 1395/10/1
    raha - ای بابا پس چرا پارت سومو نمیذارین آخه؟
    پاسخ: سلام رهای عزیز قسمت سوم هنوز نوشته نشده - 1395/9/16

دانلود رمان ببار بارون (موبایل و PDF)

ببار بارون

بدون اینکه حتی پلک بزنم به تصویر خودم تو آینه خیره شدم..
به تصویر دختری که ظاهر ارومش می تونست نشانگر غمی باشه که مدت هاست تو دلش جای گرفته..
چشمای غم زده م رو بستم..نمی خوام شاهد تصویر درون آینه باشم..اون من نیستم..می خوام که نباشم..
اما حقیقت نداره..من همینی ام که آینه بهم نشون میده..یه دختر بی پناه..دختری که تو اغوش غم محو شده و سیاهی بر بخت و اقبالش سایه انداخته..

بغض داشتم..چشمام بارونی بود..بازشون کردم..یک قطره اشک بی اراده به روی گونه م چکید..
حس تنهایی اراده م رو ازم گرفته بود..با اینکه اطرافم پر بود از ادم هایی که به ظاهر بهم نزدیک بودن ولی باز هم احساس تهی بودن می کردم..اینکه تنهام و کسی رو ندارم تا پناهم باشه..

نسترن درست می گفت..تا وقتی اراده ای از خودم نداشته باشم اوضاعم هیچ تغییری نخواهد کرد..هیچ چیز دست من نبود..این روزگار تلخ با بی رحمی ِ هر چه تمام تر زنجیرش رو به ناحق به دست و پام بسته بود..

تقه ای به در خورد..با سر انگشت اشکام و پاک کردم..در باز شد..نسترن لبخند بر لب وارد اتاق شد ولی با دیدن چهره ی درهم و گرفته م خیلی زود لبخند از روی لب هاش محو شد..

— تو که هنوز نشستی..دختر پاشو تا مامان قشقرق به پا نکرده..

 

این رمان زیبا رو در ادامه مطلب دانلود کنید. . .


تاریخ ارسال پست: دو شنبه 9 بهمن 1396 ساعت: 20:13
برچسب ها : ,
می پسندم نمی پسندم